خوش آمدید

لباس گلدار- ادوارد ویلارد
لباس گلدار- ادوارد ویلارد- نبی ها

سبک نبی ها la Nabis

معنی نبی ها، از واژه نبی به معنی پيامبر و پيشگو از زبان عربی گرفته شده است.

این گروه خود را از آن جهت “نبی” می نامیدند که معتقد بودند مانند پیامبران راستین، راهبری نقاشان را به صورتی پاک و خالص به عهده گرفته اند.

 

البته این نام را شاعری به نام “کازالیتس” پس از بازدید از نمایشگاه آثارشان در پاریس، به این گروه اطلاق کرد. نبی ها اگرچه از لحاظ خلاقیت و نوآوری هنری حرکتهای عمیقی ایجاد نکردند ولی انتقال دهنده تفکراتی چون رمزگرایی، نمادگرایی و دوری از طبیعت شدند.

در آثار اینان موضوع از مقام والایی برخوردار بود. نبی ها عموما موضوعات دینی ، عرفانی، بدوی یا روستایی، همچنین موضوعات نمادین و آرمانی و موضوعات روزمره و پیش پا افتاده و عادی را موضوع کارهای خویش قرار می دادند.

نبي ها (Les Nabis) كه از هنرمندان پست امپرسيونيست بودند،بيشتر تحت تاثير هنر گرافيك قرار داشتند. تاكيد آنان بر طراحي، توسط جنبش هم دوره شان آرت ناوئو نيز به كارگرفته شد. از طرفي نيز هر دو گروه روابط نزديكي با نمادگرايان (سمبوليسم) داشتند.

سروزيه  به همراه نقاشي هايي كه تحت آموزه هاي گوگن كشيده بود،‌ از مدرسه پونت آون به فرانسه بازگشت و تعداد زيادي از دوستان هنرمند خود را كه آموزه هاي زيباشناختي او را همچون وحي نازل ميدانستند، ‌گرد آورد. اعضاي اين گروه، سروزيه بنياينگذار و تئوريسين اصلي گروه،‌ موريس دنيس ، ‌پيير بونارد، ادوارد وويلارد، هنري ايبلس، اريستيد ميلول،‌ فيليكس والوتن و چند تن ديگر بودند.

صندلی در غروب پلدو - پائول سروسیر- نبی ها
صندلی در غروب پلدو - پائول سروسیر- نبی ها

مجله هنری “بررسیهای سفید” که از سال 1891 منتشر می شد، پیام رسان اصلی نظریات هنرمندان گروه نبی ها و البته نقاشان سمبولیست و جنبشهای دیگر هنری مانند “آرن ناوئو” شد.هر یک از هنرمندان این زمان به نوعی در تصویرسازی ، صفحه آرایی ، پوستر سازی و یا سایر کارهای هنری با این نشریه همکاری می کردند. این نشریه هم چنین امکان برخورد نظریات هنرمندان و نویسندگان سراسر اروپا را فراهم ساخت.

هنرمندان این گروه شیوه های مختلفی را در نقاشی های خود تجربه کردند. در سال 1891 “نبي ها” اولين نمايشگاه خود را برگذار، و مباني دنيس را در كارهاي خود اجرا نمودند. وي ميگويد:” هر پرده نقاشی قبل از آنکه اسب جنگی یا زنی برهنه یا شرح حكايتي باشد، در ذات خود سطحی مستوی است که با رنگهایی با نظم خاص و خطوطي تلطيف شده، پوشانده شده است.”

نقاشان و هنرمندان این سبک با نگاهی نمادین جریان هنری ای را دنبال می کردند که “گوگن” بنیانگذار آن به شمار می رفت. آنان مجذوب تفکرات هنری و زیبایی شناسانه گوگن بودند، که نوعی پشت پا زدن به سنتهای هنری آکادمیک اروپا و روی آوردن به هنر رمزگرایانه، مذهبی و عرفانی بود.

نبی ها در نظریات خود همچنین بر این اصل تاکید می ورزیدند که سراسر نقاشی اروپا را نقاشان واقع گرا یا طبیعت گرا نپوشانده اند، بلکه می توان در طول تاریخ هنر غرب به سبکهایی اشاره کرد که به جنبه های عرفانی ، معنوی ، روحانی و غیر مادی نیز اشاره داشته است. برای مثال در سبک رومانتیک نقاشانی با ویژگیهای فوق وجود داشته اند که مانند نبی ها در کار خود نگرشی درونی را در مقامی برتر از مشاهدات عینی به تصویر می کشیدند.

نبی ها مايل به بكارگيری يك قدرت ماورا بودند. آنان احساس ميكردند كه يك هنرمند می تواند به عنوان یک ” کاهن اعظم ” و “پیشگو” به افشاي اسرار مخفی و نامرئی خدمت کند.

نرده گلدار 1889- پائول سروسیر-سبک نبیها
نرده گلدار 1889- پائول سروسیر- نبی ها

هنرمندان نبي ها، احساس كردند كه به عنوان يك هنرمند آنان پديد آورنده هنر ذهنی هستند که عميقا در روح هنرمند ريشه دارد. با اينكه آثار نبی ها در موضوع با يكديگر متفاوت بودند، لیکن برخی از قواعد در تمامی آنها مشتركا مراعات می شد. به عنوان مثال این ایده که : “یک نقاشی بصورت هماهنگ از یک گروه از خطوط و رنگ تشکیل شده است” . همین یک ایده منجر به ایجاد گزینه های زیادی میگردد. ذهنیت و شیوه و سیاق شخصی هنرمند، توسط انتخاب نحوه ترسیم و چیدن این خطوط و رنگ انجام میشود.

به عنوان یک مثال از روش نبی، آنان در آغاز جلسات خود، این سرود را با هم میخواندند: ” اصوات، رنگها، و کلمات، یک فدرت معجزه آسای رسا، ورای تمام معانی کلمات است”.

گروه نبی ها توسط آثار پاول گوگن، نظریات ادبی، و بطور خاص نمادگرایان، و همچنين نظريه اي که تجریه رنگ و شکل را ارائه میدهد گسترش یافت.

چهاردهم ژوئیه در اترتات -1899 - فلیکس ولاتون- نبی ها
چهاردهم ژوئیه در اترتات -1899 - فلیکس ولاتون- نبی ها

چارلز چیسی میگوید: یک تصویر فقط زمانی معنی و مفهوم پیدا میکند که از “شیوه و سياق” برخوردار باشد. به اين معنی كه وقتی هنرمند موفق به تغییر شکل موضوع شد، به اين معنی است كه وی آن را كنكاش نموده و خطوط و رنگها را بر اساس شخصيت، نمادها،‌ استعاره ها، و ذهنيت خود با هم در آميخته است.

هنرمندان نبی ها در جستجوي منابع بكر و خالص هنر از لحاظ جسمي يا معنوي بودند. در پي يافتن زيبايي، فراتر از آنچه در طبيعت يافت ميشود،‌ آنان در به كارگيري رموز و عرفانيات حتي براي بيان زندگي روزمره معمولي،‌ دست يافتند.

نبی ها اگرچه بر دنیای سمبلیک و رمزگرایانه تاکید می ورزیدند، هنر را جزئی لاینفک از دنیای محسوس به حساب می آوردند و معتقد بودند :” نقاشی باید جزئی از یک کلیت تزیینی باشد نه یک شیء منزوی و منفرد روی سه پایه نقاشی.

صبحانه ادوارد ویلارد
صبحانه ادوارد ویلارد- نبی ها
مورها 1893- موریس دنیس
مورها 1893- موریس دنیس- نبی ها

مبانی زيباشناختی نبی ها

نبی ها در حوزه هاي مختلفي چون نقاشي معماري،‌ پرده هاي تزئيني،‌ نقاشي ديواري،‌ پوستر،مصور سازي كتب،‌ دكوراسيون و صحنه آرايي سالن هاي نمايش،‌ ورود پيدا نمود. اين گرايش به دكوراسيون، هم بخشي از گرايش زيبايي شناسي قرن نوزدهم بود، و هم ، متعاقب آن ورود به آبستره و عصر تبليغات در قرن بيستم.

نبي ها به مقدار زيادي تحت تاثير هنرهاي چوبي ژاپن، نقاشي هاي نمادگرا (سمبوليسم) فرانسوي، و هنر رافائلي انگلستان، بودند. با اين حال،‌ الهام بخش اصلي آنان،‌ مدرسه پانت آون بود كه بر روي كارهاي نقاش پست امپرسيونيسم، پاول گوگن تمركز داشت.‌ تحت راهنمايي مستقيم گوگن، ‌پاول سروزيه (بنيانگذار گروه) اولين اثر سبك نبي به نام طلسم 1888،‌ را خلق نمود كه اثري بود شبيه به منظره هاي آبستره، و از رنگهاي غير طبيعي و تكه هاي ساده تشكيل شده بود. وي عقاید روشنفکرانه خود در مورد هنر، خصوصا هنر دینی، را در کتابی به سال 1921 چاپ کرد

با اينكه سبک”نبی ها” در تاریخ هنر به صورت جدی با آن برخورد نشد ولي بواسطه فعاليتهاي گسترده خود،‌ تاثير به سزايي بر هنر فرانسه در اواخر قرن نوزدهم ،و همچنين نقاشی مدرن گذاشت.

در این میان “گوستاو مورو” از نقاشان “سمبولیست” که مورد توجه نبی ها قرار داشت، عمیقا به فضای معنوی و روابط غیر مادی در آثارش توجه داشت، و جهت گیری اصلی در آثارش را توجه به سمبل، خواب، و خیال و رویاهای شخصی قرار داده بود.

پیشنهاد در کالواری- موریس دنیس- La Nabiha
پیشنهاد در کالواری- موریس دنیس- نبی ها

وهم، خیال، موضوعات اساطیری و داستانهای عهد عتیق از جمله موضوعاتی بودند که گوستاو مورو به خلق آنها مبادرت می ورزید. وی در اواخر عمرش با رسیدن به مقام استادی مدرسه عالی هنرهای زیبای بوزار پاریس ، که در دهه آخر قرن نوزدهم جانشین آکادمی هنر شاهی شده بود، توانست استادی کسانی را به عهده گیرد که رهبر مکاتب هنری قرن بیستم شدند. هنرمندانی مانند “هانری ماتیس” و ” ژرژ روئو” از این دسته اند.

ويلارد معمولا فضاي داخلي را با كاغذ ديواري هاي گران و و طراحي هاي ويژه ميكشيد؛ همچنين، بونارد به نقاشي هاي ژاپني گرايش داشت،‌ و دنيس به كارهاي اسليمي علاقه مند بود.

سرانجام اختلاف بين اعضای گروه، موجب جدا شدن سريع اعضاء از گروه شد، و سرانجام گروه در سال 1899 منحل گرديد. فقط وويلارد و بونارد (به علت علاقه زياد به حس نقاشي فضاي داخلي)، و مايلول به اين سبك وفادار ماندند و آثار برجسته اي خلق نمودند.

اگرچه دستاوردهاي “نبي ها” توسط بسياري جنبشهاي آوانگراد هنر غربي تحت الشعاع قرار گرفت، ليكن ايده هاي آنان راه را براي توسعه هنر آبستره و نقاشي مدرن در ابتداي قرن بيستم هموار نمود.

بلوز راه راه - ادوارد ویلارد
بلوز راه راه - ادوارد ویلارد- نبی ها
جاده به کالوری- موریس دنیس- Nabiha
جاده به کالوری- موریس دنیس- نبی ها

این مطلب را با دیگران به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

موارد بیشتر