خوش آمدید

لكه هاي خورشيدي 1904- كاونو آميت- Fauvism
لكه هاي خورشيدي 1904- كاونو آميت-فوویسم

سبک فوویسم Fauvism

فوویسم از نخستین سبک‌های نقاشی در جنبش‌های پیشتاز هنر اروپا بود که بین ۱۸۹۸ تا ۱۹۰۸ در فرانسه پا گرفت و تا جنگ جهانی اول ادامه یافت.

فوویسم در واقع، اقدام تازه و قاطع نسلی جوان در کاربست آزادانه رنگ با تکیه بر کارهای ون گوگ،گوگن و سورا بود. آنها در سورا و سینیاک رنگ خالص را یافتند و توانستند تصدیق غریزه هنری را از ون گوگ بیاموزند.

 

فوو که به معنی جانور وحشی و درنده است از آن رو به این سبک اطلاق شده که منتقدی به نام “لویی ووسل” به هنگام دیدار از نمایشگاه سالانه پاییزی پاریس به سال 1905م به تندیسی به سبک تندیسهای “دوناتللو” (هنرمند مجسمه ساز مشهور در دوره رنسانس) برخورد که در میان تابلوهای نقاشی با رنگهای درخشان و با ضربات قلم خشن، تند و بی ظرافت قرار گرفته بود. او با دیدن این تندبس چنین عنوان کرد: ” دوناتللو در میان جانوران درنده (فووها)

مردي با كيسه - كازمير مالويچ-فوویسم
مردي با كيسه - كازمير مالويچ-فوویسم

از این پس نقاشان و هنرمندان این گروه که اکثرشان شاگردان ” گوستاو مورو” بودند گروه خود را “فوو” خواندند. مورو با اینکه نقاشی سمبولیست بود، هرگز تلاش نکرد شاگردانش را به پیروی از شیوه خود مجبور سازد . او شاگردانش را کاملا آزاد می گذاشت و آنان را تشویق به مطالعه و بررسیهای شخصی می کرد. آنان را به درون جامعه می فرستاد تا شخصا موضوعات مورد علاقه شان را تجربه کنند و موزه لوور را نیز محلی مناسب تر از آتلیه برای آموزش نقاشی می دانست. شاگردان مورو در لوور به کپی از آثار هنرمندان بزرگ اروپا می پرداختند تا با شیوه و اسلوبهای استادان بزرگ اروپا آشنا شوند. علاوه بر آن مورو شاگردانش را تشویق می کرد تا با دیدی جستجوگرانه و نگاهی عمیق به عناصر بصری هنرهای غیر اروپایی توجه کنند. این آزادی عمل باعث شد نقاشان بزرگی از آتلیه او برخیزند، کسانی که تاثیرات عمیقی بر نقاشی قرن بیستم گذاشتند.

کسانی چون “هانری ماتیس” ، ” ژرژ روئو”و “آلبر مارکه” از شاگردان مورو بودند که همگی بعدها به هم پیوستند و در فعالیتهای نمایشگاه های گروهی با یکدیگر همکاری کردند و با بهره گیری از تجربیات یکدیگرگروه فوو را تشکیل دادند. از دیگر نقاشانی که با این جنبش هنری همکاری داشتند می توان از “موریس دو ولامینک” ، ” آندره درن”، ” جرج براک” و ” کیز وان-دونگ” اشاره کرد.
نقاشان فوویسم، در پاریس به سال 1905 بر علیه نقاشان امپرسیونیست نمایشگاهی برپا کردند.

گل نرگس 1910، پيت موندريان
گل نرگس 1910، پيت موندريان ،فوویسم

اعلامیه ماتیس به عنوان رهبر گروه فوویسم:

«فوویسم، یوغ ستمگری مکتب تجزیه کاری را شکست» او پیوسته بر این باور بود که «هنر باید پویا باشد، نه ایستا» ماتیس بیشتر از هر چیزی به دنبال نحوه بیان بود، و اذعان می کرد که «نمی توانم بین احساسی که برای زندگی دارم و نحوه بیان آن تمایزی قائل شوم» .

ماتیس و دوستانش تصویر را به عنوان یک «فضای معنوی» می پنداشتند و سعی می کردند که ارتباط عمیق تری را با چنین معنویتی ایجاد کنند. از هرگونه سه بعدی نمایی دوری کرده و اذعان داشتند که شکل های طبیعی باید از یک نظم معنوی تصویر پیروی کنند. نور باید به واسطه رنگ بیان شده و گستره تصویر باید با قطعات رنگی صریح مفصل بندی شود؛ زیرا به مدد رنگ های صریح و خالص است که می توان به حداکثر بیان دست یافت.

گل باميه 1987،برت ويتلي
گل باميه 1987،برت ويتلي،فوویسم

زیبایی شناسی سبک فوویسم

در زیبایی شناسی فووها، ویرانی شئی، دوشادوش آفرینش نظم شکلی پیش می رود. آنها موضوع را مهم می شمارند ولی نه برای دستیابی به شباهت، بلکه به خاطر انگیزه تصویری و شاعرانه، و یا به قول ماتیس، به خاطر «تکانی» که دریافت می کند، و در این صورت است که عناصر انتزاعی تشکیل دهنده گستره تابلو تنها محمل های بیان می شوند.

نقاشان فوویست خواست‌های درونی خود را به بازتاب دادن واقعیت بیرونی ترجیح می‌دادند.

آن‌ها آثار خود را با استفاده از رنگ‌های خالص و شفاف به گونه‌ای پرخاشگرانه، پرشور، غیرواقعی و زمخت خلق می‌کردند. عنصر رنگ در آثار فوویست بویی فردی و شخصی دارد. هنرمندان این مکتب با وجود این‌که در استفاده از رنگ قانون‌شکنی کرده‌اند، ولی در مورد شکل کلی و تناسبات اجزای تصویر همچنان به طبیعت وفادار مانده‌اند. آنان در آثار خود دورگیری‌های زمخت و رنگ‌های تند و نامتعارف و شکل‌های ساده‌شده به کار می‌بردند و از سه‌بعدنمایی و سایه‌روشن‌کاری پرهیز می‌کردند.

غروب 1966- ژرژ ستفانسو - Fauvism
غروب 1966- ژرژ ستفانسو -فوویسم

از مهم ترين دستاورد فوويستها استقلال رنگ و فرم در آثارشان بود.

از ویژگیهای بارز و برجسته فووها بهره گیری جسورانه از رنگهای درخشان، خالص، تند و پر کنتراست در کنار یکدیگر است. آنها این رنگهای تند را با ضربات قلم خشن و پر تحرکشان محکم و قدرتمند به کار می بردند .

در آثار بعضی از این هنرمندان توجه به ارزشهای تزیین گرایانه نقوش و استفاده از خطوط کناره نمای قوی و پرکنتراست دیده می شود.

فووها همچنین تحت تاثیر هنرهای غیر اروپایی تصویرگر اشکالی جدید شدند که تا حد زیادی با فرهنگ اروپایی بیگانه بود ولی از طریق این اشکال راههای جدیدی برای بیان احسسات و عواطف خود می یافتند.

کندهکاری های چوبی و ماسکهای آفریقایی، صورتک ها و تندیس های آمریکای لاتین، نقوش آرابسک کاشیکاریها و پارچه ها و قالیهای کشورهای اسلامی از جمله اشکالی بودند که هنرمندان فوو به کار می گرفتند.

آثاری که فوویسم با استفاده از این شیوه خلق می کرد سرشار از سرزندگی و شادابی همراه با جنبش و ابتکار بود و نشاطی وصف ناپذیر را به بیننده القا می کرد.

زني نشسته پشت پنجره - هانري ماتيس- سبک نقاشی فاویسم
زني نشسته پشت پنجره - هانري ماتيس-سبک فوویسم

در جنبش هنری فوو نمی توان شیوه اجرایی و مضمون خاصی را دنبال کرد که همه هنرمندان خود را ملزم به اجرای آن بدانند، بلکه امری که بیشتر از همه آنان را در کنار یکدیگر به هدفی واحد می خواند انگیزه، ذوق و سلیقه، تواناییها و علایق هنری مشترک بود. مضامین قالب در این شیوه هنری همچون سبک امپرسیونیستها منظره پردازی ، طبیعت بیجان، تک چهره نگاری و پیکره پردازی بود.

فووها به همان رهایی در رنگ دست یافتند که گوگن، ون گوگ ، سورا و دیگر نقاشان پست امپرسیونیست به طرق مختلف سعی کردند به آن برسند.

البته باید به این امراشاره کرد که اهداف فوویستها و پست امپرسیونیست ها از یکدیگر متفاوت بود. ولی نتیجه ان شد که در هر دوی این جنبشهای هنری، رنگ حرف اول را زد و خط وسیله بیانی در خدمت رنگ شد. رنگهای ترکیبی در سبک فوویست مفهومی ندارند. آنها می خواستند رنگهای تند و خالصی را که از تیوپ بیرون می آید مستقیما روی تابلو به کار گیرند .

الكس جاولنسكي 1911
الكس جاولنسكي 1911 ،فوویسم

اگرچه فوویسم از پاریس سر برآورد و با گردهم آیی نقاشان فرانسوی ایجاد شد ولی در مدت زمان کوتاهی هنرمندان زمان خود را تحت تاثیر قرار داد و بسیاری بدین شیوه پرداختند. عمر این شیوه هنری چنان طولانی نبود و تقریبا تمامی هنمرندان این جنبش هنری در مدتی کوتاه به دنبال سبکها و تجربیات شخصی خود رفتند و هریک استعداد و توانایی خود را در جهتی به محک آزمایش گذاشتند.

زیبایی شناسی خاص فووها، خصوصا در باب رنگ و فرم، حرکتهای نوینی را در هنر مدرن قرن بیستم ایجاد کرد. در این میان بیش از همه، هنرمندان اکسپرسیونیست از نظریات و تجربیات این سبک هنری بهره بردند.

زني با كلاه 1905-فوویسم
زني با كلاه 1905-فوویسم

هدفهاي ماتيس و دوستانش را مي توان چنين خلاصه كرد:

تصوير, يك “فضاي معنوي” است; از هر گونه سه بعدنمايي بايد دوري جست; شكلهاي طبيعي بايد از نظم معنوي تصوير پيروي كنند; نور بايد به واسطه رنگ بيان شود گستره تصوير بايد با قطعات رنگي صريح مفصل بندي شود زيرا به مدد رنگهاي صريح و خالص است كه ” حداكثر بيان” به دست مي ايد. به زبان نقاشي “بيان” و “آرامش” مفاهيمي مترادف اند چرا كه به قول ماتيس :

“بيان در روش تفكر من عبارت از بازتاب انفعالات باز تابنده بر يك چهره و يا آشكار شده توسط حركات و اشارات شديد نيست. كل آرايش تابلوي من بيانگر است… . تركيب بندي يعني هنر آرايش عناصر مختلفي كه نقاش براي بيان احساسهايش در اختيار دارد… . يك اثر هنري به هماهنگي كل نايل ميشود”.

اوج فعاليت فوویسم از ۱۹۰۴ تا ۱۹۰۷ بود پس از آن هر يك به راهي رفتند و گروه از هم پاشيده شد تعدادي از اعضاي گروه جذب سبك اكسپرسيونيسم شدند و گروهي در سال ۱۹۰۸ به كوبيستها پيوستند.

زني با جوراب سبز 1905-كيز وان دونگ
زني با جوراب سبز 1905-كيز وان دونگ- فوویسم

مترجم و نویسنده : دکتر سيد سلمان زيدی

منابع:

ويكی پديا

بخش هنری تبیان – سمیه رمضان ماهی

گادنر، هلن، هنر در گذر زمان، 1359

آرناسن، تاریخ هنر مدرن، 1376

جنسن، هـ. و ، تاریخ هنر جهان، 1368

شاد قزوینی، پریسا، مروری بر تاریخ نقاشی معاصر غرب،

این مطلب را با دیگران به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

موارد بیشتر