خوش آمدید

تبدیل سنت پل 1527 - پارمیجیانینو - سبک منریسم
تبدیل سنت پل 1527 - پارمیجیانینو

منریسم سبک تلکف گرایی Mannerism

از میان جنبش ها و سبک های هنری به دنبال رنسانس پیشرفته، جنبش معروف به شیوه گزینی،  سبک تکلف گرایی یا سبک منریسم (Mannerism) بین سالهای 1500-1600 ميلادی مهم ترین و در عین حال مشکل سازترین سبک است.

شیوه گزینی ابتدایی که با یک ذوق پیشرفته هماهنگ شده بود محفل کوچکی از حامیان اشراف منش همچون “کوزیموی اول” (دوک بزرگ توسکان)، و “فرانسیس اول” ( پادشاه فرانسه) را به خود جلب کرد.
منریست ها آثار خود را نه از طریق دریافت های بصری بیواسطه، بلکه بر اساس ادغام طبیعت و محیط اطراف با برداشت ها و باورهای ذهنی خود و با تاکید بر یک شیوه و اقتباس شخصی خلق می کردند.

یوسف در مصر 1517- جاکوپو پونتورمو- سبک منریسم
یوسف در مصر 1517- جاکوپو پونتورمو

نقاشان منرسیت بیشتر، الگوها و مدل های خود را نه در محیط زنده خود، بلکه بیشتر از استادان و هنرمندان اوج رنسانس مانند میکل آنژ و پیکره ساز های رومی اقتباس می کردند. بعبارت دیگر به عوض آنکه طبیعت استاد آنها باشد، هنر این وظیفه را بعهده می گرفت.

از سوی دیگر آنها به تبعیت از میکل آنژ ، این حق را برای هنرمند قائل بودند که قوانین و قواعد را به شیوه شخصی خود تفسیر کنند. بر این مبنا ، هنرمندان منریست هریک درحد توانایی واستعداد خود، از هنر کلاسیک و هنر رنسانس شکلهایی اقتباس میکردند و به آنها صورتی شاعرانه تر میدادند.

منریسم معتقد بود که یک خشکی و خشونت در طبیعت وجود دارد که باید توسط هنرمند ملایم شود.

بیان سبک نقاشی منریسم

ستایش مجوس 1520- جاکوپو پونتورمو - سبک نقاشی منریسم
ستایش مجوس 1520- جاکوپو پونتورمو

میتوان گفت منریسم فقط به فیگورهای انسانی می پرداخت و متداول ترین بیان آن به صورت نقاشی هایی است که در آنها فیگورها کشیده تر و پر پیچ و تاب تر، و از زاویه غیر معمول نمايش داده شده اند، و حالتی از رقص یا پانتومیم پیچیده و بغرنج رابه بیننده القاء می کنند. ترکیب بندی ها و همچنین حالت ها و ژست های غیر واقعی، تعمدا پیچیده و درهم شده اند، که دلیل این امر همانطور که در بالا ذکر شده چون منبع الهام خود را هنر کلاسیسم می دانستند، مشخص می باشد.

ترکیب بندی سبک شیوه گری

ختنه 1520 - جولیوس رومن - منریسم
ختنه 1520 - جولیوس رومن

در تركيب بندی آثار منریسم موضوع اصلی، در يك جهت تابلو و يا در زمينه قرار می گيرد، و از اين رو توازن تركيب بندی را از حالت تعادل خارج می سازد.

رنگ آميزی معمولأ روشن و زنده است، كه اين خود گاه در تضادی شديد با تاريكی ها و سايه ها قرار ميگيرد، و از اين رو پيش و بيش از توصيف شكلها بر بيان حسی تأكيد دارد . منريست ها به جای تعادل صرف به دنبال نوعی ناپايداری بودند.

اولین بار كه از شیوه منریسم اعاده حیثیت شد قرن ۱۸ بود و با نگاه دیگری به آن نگاه شد. در حقیقت منریسم هم آن جنبه های استهزاء را داشت و هم نداشت .

در اواخر قرن ۱۶ هنرمندان جوان فضایی برای جولان خود نمی دیدند . برای این كه این عصر عصر نابغه پروری بود ( عصر تیسین و رافائل ) جنبه غالبی كه وجود داشت الگوهایی بود كه این هنرمندان نابغه به جا گذاشته بودند و دید عمومی گرایش به این الگوهها داشت . اما هنرمندان جوان كه می خواستند. بودن خود را ثابت كنند با این الگوها جایی برای خلاقیت خود نمی دیدند .

سپس بعضی هنرمندان پیشروتر منریسم مثل فیورنتینو Fioretinor و پونترمو Pontermo آمدند و شیوه های شخصی و برداشت شخصی خود را در موضوعات رایج ( اغلب مذهبی ) با نگاهی عاطفی و ذهنی مورد توجه قرار دادند . این هنرمندان تفسیری خاص خود را از جهان و طبیعت ارائه دادند، و به عبارت دیگر از طبیعت اخذ كردند، اما آنچه آفریدند همانند طبیعت نبود. به این ترتیب خودشان را از قید و بند الگوهای عصر رنسانس رها كردند.

توسعه سبک تکلف گرایی

هنرمندان منریسم، قالب های كلاسيك را در هم ريخته و با اغراق در تناسبات و تركيب بندی، سعی به آشكار ساختن احساس درونی خويش داشتند.

تکلف گراها به جای رجوع به طبيعت و ادامه جستجو در پديده های طبيعی به خود آثار هنری روی آوردند و استادان اوج رنسانس (به خصوص ميكل آنژ) و پيكرتراشان رومی را سرمشق خود قرار دادند.

آنان اعلام كردند كه هنرمند حق دارد قواعد را مطابق ميل خود تفسير كند و به شكل ها جنبه آرمانی تر بدهد.

در آغاز ظهور اين جنبش، هنرمند منريسم مبالغه زيادی در بيان عواطف خود داشت و آنرا از طريق نمايش تحول شديد رنگها و ايجاد تضادهای تند و تاريك و نيز كشيدگی و اعوجاج پيكره های انسانی تجسم می بخشد

معراج مسیح 1520 اثر بنونوتو تیسی - منریسمMannerism
معراج مسیح 1520 اثر بنونوتو تیسی

گستره شیوه منریسم

شیوه منریسم به زودی جنبه ی بین المللی پیدا کرد زیرا چندین واقعه، از جمله طاعون 1522 ميلادی، غارت به دست نیروهای اسپانیا در سال 1527، و تسخیر فلورانس سه سال پس از آن، بسیاری از نقاشان را به خارج از ایتالیا کشاند و بخش بزرگی از مراحل تکامل این سبک در همان خارج صورت تحقق پیدا کرد.

این مرحله جدید، یا منریسم پیشرفته، به معنی نمایش قدرت یک آرمانِ تماما زیبایی شناختی بود. این سبک با بهره گری از انتزاع گری قالبی، به سبکی برخوردار از چنان ظریفکاری پیشرفته ای تبدل شد که در آن بر زیبایی، تنوع و نمایش استادانه به بهای از دست دادن مضمون، وضوح و وحدت تاکید می شد.

این ذوق گرایش به زیبایی تصنعی و استعاره های عجیب و غریب، گروهی کوچک اما پیشرفته را از میان مخاطبان گوناگون به خود جلب کرد. لیکن شیوه گزینی به یک معنی گسترده تر، نشانه ی یک جا به جایی بنیادین در فرهنگ ایتالیا بود.

حمل صلیب توسط حضرت مسیح 1517 - سباستین دل پیومبو - منریسم
حمل صلیب توسط حضرت مسیح 1517 - سباستین دل پیومبو

این جابه جایی تا حدودی، نتیجه ی جستجوی نوآوری به عنوان تصویری از شخصیت فرد در دوره ی رنسانس پیشرفته بود که اجازه کاوش آزادانه در تخیلات هنرمندان را به ایشان داده بود. در حالی که این جستجو برای یافتن شیوه های نو نهایتا مفید واقع شد.

خود سبک منریسم از سوی بسیاری از هنرمندان به عنوان سبکی منحط معرفی شد و جای هیچ شگفتی نیست که می بینیم سبک مزبور با برخورداری از این آزادی ذهنی، شخصیت هایی افراطی آفرید که امروزه “پیشرفته ترین” و “جدیدترین” نقاشان سراسر سده ی شانزدهم به شمار می آیند.

لیکن مفسران، همیشه در مورد آنچه مجاز تلقی می شد با هم توافق نداشتند.

مدونا با سنت جروم (روز) 1522 اثر کاراجیو - سبک تکلف گرایی منریسم
مدونا با سنت جروم (روز) 1522 اثر کاراجیو

دیدگاه مذهبی جنبش تکلف گرایی

همچنان که کلیسای کاتولیک می کوشید خود را در برابر جنبش اصلاح دینی پروتستان تعریف کند، تمثال های مذهبی باز هم روز به روز رایج تر می شدند. بخش بزرگی از علت را می توان در وجود سازمان “انکیزیسون” یافت که از نهادهای سده های میانه بود و در ایتالیا به دنبال یک دوره ی چند صد ساله در سال 1542 میلادی احیا شد و در اسپانیا مستقلا در سال 1478. تاسیس شد تا سنت درست آئینی را به اجرا درآورد.

با این حال ، همین موعظه های تجسمی نیز بازتابی از یک پاسخ صادقانه به اصلاح دینی کاتولیکی هستند. به بیان دقیق تر، “بارتولومئو آماناتی” پیکرتراش و معمار، تندیس های برهنه ای را که در نخستین سال های زندگی هنری اش ساخته بود انکار کرد. اما در عین حال، آزادی ذهنی ِ سبک منریسم به دلیل برخورداری از قدرت ژرف نگری به عنوان بخشی از یک جابه جایی بزرگ تر در احساسات مذهبی به سوی عرفان ، به ویژه در شمال ایتالیا تقدیر شد.

تبدیل سنت پل 1527 - پارمیجیانینو - سبک منریسم
تبدیل سنت پل 1527 - پارمیجیانینو

صورت گرایی سبک

صورت گرایی هنر شیوه گزینیِ پیشرفته بخشی از یک جنبش گسترده تر بود که تصویرپردازی ذهنی را علی رغم خصوصی و خیالپردازانه بودنش ، از معیارهای دوگانه ی طبیعت و باستانیان فراتر برد.
به همین دلیل است که دامنه ی تعریف منریسم، گاهی گسترده شده است تا سبک پسینِ میکلانژ را نیز که به هیچ قدرت هنری بالاتر از نبوغ خودش قایل نبود، شامل گردد. شیوه گزینی را غالبا همچون واکنشی در برابر کمال مطلوب آفریده شده توسط دوره ی رنسانس پیشرفته نیز در نظر گرفته اند. لیکن منریسم، به استثنای یک دوره کوتاهِ آغازین، آگاهانه به نفی سنتی که خود از آن ریشه می گرفت نپرداخت.

گواهی 1525 اثر کاراجیو - سبک هنری منریسم
گواهی 1525 اثر کاراجیو

زیبایی شناسی سبک تکلف گرایی

ذهنیت نهفته در زیبایی شناسی شیوه گزینی، غیرکلاسیک بود اما جز افراطی ترین شکل های آن، عملا ضدکلاسیک نبود. جنبه ضد طبیعت گرایی منریسم حتی از جنبه ی ضد کلاسیک آن برجسته تر و مهم تر است.

رابطه ی بین شیوه گزینی با جنبش های مذهبی نیز به همین اندازه گنگ بود. علی رغم احترام ژرفی که در بسیاری از آثار نقاشان نسل نخست مشاهده می شود، جنبه های دنیوی افراطی نسل دوم، ذاتا مخالف “جنبش اصلاح دینی” با آن اخلاقیات خشک و جنبش “ضد اصلاح دینی” خواستار پیروی مو به مو از اصول دین بود.

با این همه ، از اواسط سده ی شانزدهم به بعد یک جنبش ضد منریستی پدید آمد که واژگان و اصطلاحات شیوه گزینی را برای رسیدن به هدف های “جنبش ضد اصلاح دینی” به کار می گرفت.
نتیجه، سبکی بی روح و صرفا مناسب پشتیبانی از کلیسا و اصول جزمی آن بود. به این تمثال های “رسمیِ” جنبش ضد اصلاح دینی برای آنکه بتوانند پیام های دینی خود را به گویاترین شکل ممکن به مخاطبان خود انتقال دهند، امکان حضور نیرومند فیزیکی اعطا شد

تفاوت بین باروک و رفتارگرایی چیست؟

بنابراین، باروک در تضاد با شیوه‌گرایی بود و در عوض بر احساسات طبیعی انسان، با تأکید بیشتر بر خانواده‌داری و ترکیب طبیعی‌تر و سبک‌تر تمرکز داشت.

معماری سبک شیوه گرایی

“معماری باید از زمان و مکان خود صحبت کند، اما آرزوی بی زمانی را داشته باشد.”

معماری سبک شيوه‌گرایی با عناصر غيرمنتظره‌ای مشخص می شد كه هنجارهای رنسانس را به چالش میكشيد.هنرمندان فلاندری که بسیاری از آنها به ایتالیا سفر کرده بودند و تحت تأثیر تحولات منریسم در آنجا قرار گرفتند.

در طول این دوره، معماران با استفاده از فرم های معماری برای تأکید بر روابط جامد و فضایی آزمایش کردند.آرمان هماهنگی رنسانس جای خود را به ریتم های آزادتر و تخیلی تر داد.

نقاشان دوره منریسم

از نقاشان برجسته سبک و دوره منریسم  ميتوان از ال گركو، اگنول برونزينو، پاولو ورونس،‌ ژاكوب تين تورتو و فرانسس واسيلی نام برد.

شهادت چهار مقدس 1520- کاراجیو - سبک شیوه گزینی منریسم
شهادت چهار مقدس 1520- کاراجیو

این مطلب را با دیگران به اشتراک بگذارید

یک پاسخ

  1. صورت های ماسکه و مجسمه مانند در این سبک به وفور مشهود هست .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

موارد بیشتر